اميرعلي فتاح

بدون عنوان

چه عشقها که در مسیر سرخوشی هامان   لِه می شوند ... چه خاطراتی که نامشان عاشقانه هاست .. و خاک می خورند آن گوشه  .. کنار تاریخ عاشقیمان.. . . تنها   حکایتِ بی تفسیر   دل   است   که به قدرِ جاده ی عاشقیمان   قد می کشد .. بزرگ می شود .. طپنده تر می شود .. انگار تمام خامیِ کودکانه اش را   می بخشد به روزگار .. و   دور از هیاهویِ زندگی   همین "دل"ِ قد کشیده ی بزرگ   کوچک می شود .. تنگ می شود .. آب می شود   و تمامش خلاصه می شود  ...
6 بهمن 1389

بدون عنوان

من به آمار زمین مشکوکم ، اکه این شهر پر از آدمهاست                               پس چرا اینهمه آدم تنهاست ...
6 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/9/29 (امير علي در این تاریخ 9 ماه دارد) سلام عزيز دل مامان اخرين بار كه برات نوشتم عملت با موفقيت تموم شده بود و تو حال عموميت خيلي خوب بود و ما اميدوار كه تا 2 يا 3 روز اينده مرخص مي شي اما خبر از اتفاقات بعد نداشتيم . درست 2 روز بعد از عمل بدنت شروع به دفع چربي كرد و ما مجبور شديم كه بهت يك شير خشك مخصوص به اسم caprilon بديم كه خيلي خيلي سخت خريديمش اخه فقط هلال احمر داشت و ما تقريبا تمام تهران رو زير و رو كرديم خلاصه تو از شير مامان و هر نوع ماده غذايي به غير از اون شير محروم شدي حتي از اب اخه كسايي كه عمل قلب باز انجام مي دن به خاطر احتمال تجمع مايع حجم محدودي مايعات مي تونن كه دريافت كنن . تا اينجاي ماجرا سخت بود ا...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/9/7 (امير علي در این تاریخ 8 ماه دارد) سلام مامانم بميرم برات كه الان اينجا نيستي اما خدا رو شكر حالت خيلي خوب و رضايت بخشه عشق مامان از صبح كنارت بودم و كلي شير خوردي اما با شيشه هنوز نمي تونن بهت مي مي بدن نفسم اما ايشالا فردا ساكشن هاتو جدا مي كنن . امروز همش خواب و بيدار بودي ولي مثل اينكه ديشب كلي جيغ و داد كرده بودي و اي سي يو رو به هم ريخته بودي . نفسم دو سه روز ديكه تحمل كني تموم مي شه دوست دارم عشقم Make a gif ...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/9/6 (امير علي در این تاریخ 8 ماه دارد) سلام عزيز دل مامان امروز تو كار مهمي انجام دادي نفسكم . امروز مثل يك مرد شجاع رفتي اتاق عمل و قلب نازت رو عمل كرديم خدا رو شكر الان حال عموميت خوبه و مشكل هم برطرف شد و سوراخ بسته شد هنوز نيمه بيهوش بودي و توي اي سي يو فقط از دور ديدمت اما خدا رو هزاران مرتبه شكر. اين دو روز تو بيمارستان كلي همه رو عاشق خودت كردي. الهي بميرم برات وقتي كه ديروز بردمت و ازمايش خون ازت كرفتن هلاك كردي خودت رو انقدر بعدش تو بغلم هق هق كردي كه خوابت برد. اما مرد بودي و امروز موقع تحويلت به اتاق عمل نه غريبي كردي نه زاري الهي من برات بميرم . خيلي دوستت دارم مرد شجاع من. Make a gif Make a ...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/8/29 (امير علي در این تاریخ 8 ماه دارد) خيلي وفته كه برات ننوشتم اين روزها اصلا حال خوبي ندارم اين هفته مي برمت براي عمل قلب باز . خيلي براي عملت غصه دارم جوجه من اما ماماني اميدوارم كه بعدش خوب خوب بشي و مثل همه سالم و سرحال . راستي ديروز مرواريد سومت هم بعد از دو ماه اذيت اومد بيرون . Make a gif Make a gif ...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/6/5 (امير علي در این تاریخ 5 ماه و 12 روز دارد) اولين دندون امروز صبح وقتي طبق عادت دستمو بردي طرف دهن كوچولو و خوشگلت و شروع به گاز گرفتن كردي يه لحظه لذت عميقي تمام وجودمو پر كرد آخه يه چيز نوك تيز با تمام قوا توي انگشتم فرو مي رفت. اره گل مامان نوك دندونت زده بيرون . مباركت باشه. ظهر وقتي بهت سوپ ميدادم قاشق رو مي كشيدي به دندونت و يه جوري مي شدم اما عميق لذت مي بردم . فردا هم خاله فاطيما مياد اينجا تا برات اش دندوني بپزيم ايشالا كه چندين دست دندون مصنوعي خراب كني عزيزم عاشقتم همچنين عاشق بابات بوسسسسسسسسسسسسس ...
5 بهمن 1389